Sukhoi Su-47 Berkut
سوخوی اس یو 47 برکوت، با نام روسی Cy-47 Беркут (برکوت به معنی عقاب طلایی) که در ابتدای طراحی، با نامهای S-32 و S-37 نیز شناخته میشد، یک جنگندهء مافوق صوت آزمایشی، طراحی شده توسط شرکت هواپیماسازی سوخوی میباشد.
تاریخچه
طرح
اولیهء سوخوی47، ابتدا به نام S-37 شناخته میشد و شرکت سوخوی، مدتی بعد و
در سال 2002، هواپیما آزمایشگر تکنولوژیهای پیشرفتهاش را به Su-47
نامگذاری مجدد نمود؛ ضمن اینکه با نام مستعار Berkut به معنی عقاب طلایی
نیز شناخته میشود. سوخوی47 در اصل به عنوان بستری جهت انجام آزمایشات مهم
روسها در زمینهء مواد کامپوزیت و سیستمهای پیچیدهء دیجیتال کنترل پرواز
(FBW) ساخته شد. سوخوی47 با بهرهگیری از بالهای رو به جلو، توانمندی
انجام مانورهای بسیار عالی را دارد و قادر است در زاویههای حملهای به
اندازهء 45 و بیشتر نیز اقدام به عملیات نماید.
مؤسسهء مطالعات
هوایی تساگی (TsAGI) مدتها بود که از مزیتهای فراوان بالهای رو به جلو
اطلاع یافته بود. عمدهء این دانش به واسطهء به غنیمت گرفته شدن یک فروند
بمبافکن جت یونکرس287 ساخت آلمان نازی بدست آمده بود.
بالهای رو به جلو، نسبت به اغلب طرح
بالهای سنتی، باعث کسب بیشترین میزان نیروی کشش شده، لحظات خمیدگی بالها
را کم کرده و زمان وقوع واماندگی یا استال را به تأخیر میاندازند. در
زاویههای حملهء بالا، نوک بالها در وضعیت غیر واماندگی باقی میمانند و
بدین جهت هواپیما قادر میشود کنترل خود را با استفاده از سطوح متحرک حفظ
نماید. بدبختانه بالهای رو به جلو، نیروی زیادی جهت از هم گسیختن
(واگرایی) بالهایی که از مواد معمولی ساخته شدهاند تولید میکنند. به
تازگی که استفاده از مواد کامپوزیت در ساخت بدنهء هواپیما رواج یافته است،
امکان طراحی هواپیمایی با بالهای رو به جلو را میسر میسازد.
همانند
همتای غربی خود، یعنی جت ایکس-29 ساخت گرومن، سوخوی47 نیز یک طرح مفهومی
اثباتگر تکنولوژی میباشد و قرار است به عنوان بستری جهت پایهگذاری نسل
آیندهء جنگندههای روسی به کار گرفته شود. چنین هواپیمایی نه تنها باید
همانند اف22 پیشرفته باشد، بلکه باید به عنوان بستری جهت استفاده از
تکنولوژیهای نوین در جنگندهای چون میگ 1.44 باشد. با تمام این اوضاع،
کمپانی سوخوی اکنون تلاش دارد تا سوخوی47 را به نیروی هوایی روسیه و سایر
مشتریان خارجی به صورت جنگندهای مطابق نیازشان، بفروشد.
طراحی
سوخوی47
از نظر اندازهها، بسیار به طرح جنگندههای بزرگ ساخت سوخو نظیر سوخوی35
شباهت دارد. به منظور کاهش هزینههای طراحی، قسمت جلویی بدنه، دم و
ارابههای فرود سوخوی47، از جنگندههای خانوادهء سوخوی27 بدست آمده است.
با این حال، در طراحی هواپیما، به کاهش اثر ایجاد شده روی صفحهء رادار
توجه شده است. برای رسیدن به این هدف، از مواد جذب کنندهء اشعهء رادار،
محفظهء درونی نصب جنگافزار و فضایی جداگانه ویژهء نصب یک رادار پیشرفته
استفاده شده است.
با وجود آنکه طرح هواپیمای ایکس-29 آمریکایی، یک
جنگندهء مفهومی و تحقیقاتی در دههء 1980 به شمار میرفت، سوخوی47 با
اندازهای برابر دو برابر ایکس-29، در قیاس با رقیب آمریکایی خود، بسیار
به یک جنگندهء رزمی و عملیاتی شباهت نزدیک پیدا میکند.
به منظور
رفع مشکل پیچش حول محور افقی در بالهای رو به جلو (wing-twisting)، در
ساخت بالهای سوخوی47، به طور گسترده و با دقت فراوان از مواد کامپوزیت
استفاده شده است تا به هنگام انجام مانورهای سنگین یا پرواز در زاویههای
بالا، ساختمان بال به هنگام پیچش، مقاومت کافی از خود نشان دهد و الگوی
آیرودینامیکی را خود حفظ نماید. با توجه به مساحت زیاد بالها در سوخوی47،
در این هواپیما میتوان سیستم تا شدن برای بالها تعبیه نمود تا هواپیما
درون آشیانههای نیروی هوایی روسیه قابل جایگیری باشد. همانند نمونهء
پیشین یعنی سوخوی37، سوخوی47 به دلیل بهرهمندی از یک جفت کانارد، در
طبقهبندی هواپیماهای سه باله (triplane) قرار میگیرد. موضوع جالبتر
اینکه در قسمت دوّم سوخوی47، دو زائدهء تیرکمانند غیرهماندازه تعبیه شده
است که در یکی رادار عقبنگر و در دیگری چتر ترمز تعبیه میشود.
مانورپذیری
سوخوی47
به طور گسترده و چشمگیری در انجام مانور در سرعتهای زیرصوت بسیار توانمند
است؛ سوخوی47، ضمن حفظ توانایی مانورپذیری خود در سرعتهای زیرصوت، به
راحتی و با سرعتی باورنکردنی، قادر است زاویهء حمله و مسیر پروازی خود را
تغییر دهد. این هواپیما دارای حداکثر سرعتی برابر 1.6 ماخ در ارتفاع بالا
و حد تحمل فشار گرانشی در حدود 9 برابر میباشد. میزان تندی گردش هواپیما،
بیشینه و کمینهء سرعت جهت رهاسازی جنگافزارها، از ویژگیهای حیاتی و بسیار
مهمی جهت کسب برتری در رزم قلمداد میشوند.
سوخوی47 ضمن دارا
بودن شاخصهای بسیار قوی مانورپذیری، قادر است به راحتی استواری پروازی
خود را حفظ نماید و در زاویهء حملهء بالا، کنترلپذیر باشد. میزان تندی
گردش به هنگام نبردهای نزدیک هوایی و همچنین نبردهای متوسط و دور، شاخص
بسیار مهمی به شمار میآید، زیرا امکان دارد حین انجام یک ماموریت رزمی،
هواپیما ناچار شود با اهداف متعدد و پراکنده شده در قسمتهای مختلف آسمان
درگیر شود. میزان تندی بالای گردش در سوخوی47، به خلبان این امکان را
میدهد تا هواپیمایش را به سرعت به سمت هدف بعدی بچرخاند تا فرصت شلیک
اوّل را حفظ نماید.
مقایسهء هواپیمایی مجهز به بالهای رو به جلو،
با هواپیمایی دارای بالهای رو به عقب در همان اندازه، برتریهای به شرح
زیر برای مدل رو به جلو را آشکار میسازد:
* نسبت بیشتر عدد برا به پسا
* ظرفیت و توانمندی بالاتر به هنگام انجام مانور در نبردهای داگ فایت (نزدیک)
* برد پروازی بیشتر در سرعتهای زیر صوت
* بهبود شاخص واماندگی (Stall) و ضدچرخش به دور خود (anti-spin)
* بقاپذیری بیشتر در زاویهء حملهء بالا
* امکان پرواز در سرعتهای کمتر از کمینهء موجود برای مدل بال به عقب
* فاصلهء کمتر جهت برخاست و فرود
بدنه
از
نمای کنار، بدنهء سوخوی47 تخممرغی شکل است و با استفاده از آلیاژهای
آلومینیم و تیتانیوم ساخته شده است؛ ضمن اینکه 13 درصد از وزن بدنه با
استفاده از مواد کامپوزیتی شکل گرفته است. پوشش روی دماغه در قسمت جلو، تا
حدی مسطح است و دارای یک لبهء افقی میباشد تا شاخص ضدچرخشی هواپیما بهبود
پیدا کند.
بالها
بالهای
وسط بدنه نصب شده و رو به جلو، نمای غیرمتعارف و ناآشنای سوخوی47 را تشکیل
میدهند. قسمت قابل توجهی از نیروی برا، به واسطهء بالهای رو به جلو و در
قسمت میانی بالها فراهم میگردد. این نیروی کشش هیچگاه به واسطهء واماندگی
نقاط نوک بالها از دست نمیرود. شهپرها (سطوح کنترلی بالها)، همچنان در
زوایههای حملهء بالا موثر باقی میمانند و کنترلپذیری هواپیما را به
هنگام عبور جریان هوا از قسمتهای متحرک روی بالها حفظ مینمایند.
بیش
از 90 درصد سازهء پوششی روی بالها را مواد کامپوزیتی تشکیل میدهند.
بالهای رو به جلو، بیشترین مقدار سطح ظاهری یا Aspect Ratio را فراهم
میآورند که این امر، باعث افزایش مداومت پروازی هواپیما میگردد.
زائدههای متحرک کنترلی جلوی بالها (LEX) به نرمی با سطح بالها همسان
میشوند. این زائدهها (LEX) با سطوح فلپها، شهپرها و لبههای متحرک
انتهای هواپیما هماهنگ ساخته شدهاند. تمامی سطوح متحرک و کاناردهای مثلثی
شکل به زائدههای توسعهیافته (LEX) متصل هستند. قسمت داخلی چنین بالی
میبایست از مواد بسیار قوی ساخته شود تا در برابر نیروهای پیچشی که سعی
در چرخاندن و شکستن بالها را دارند، به ویژه در سرعتهای بالا، مقاومت
نماید. ناگزیری نیروهای پیچشی، باعث شده است تا به منظور افزایش استحکام
بال، در ساخت آن، به میزان قابل توجهی از مواد کامپوزیتی استفاده گردد. به
همین دلیل، حداکثر سرعت قابل دستیابی به 1.6 ماخ محدود میشود، به همین
دلیل مهندسین سعی دارند با انجام تغییراتی، از این سقف سرعت فراتر روند،
اما تاکنون سقف سرعت جدید مشخص نشده است.
تغییر بردار رانش
اگرچه
استفاده از سیستم تغییر بردار رانش یا خروجیهای متحرک اگزوز هواپیما،
موضوعی جدید و انقلابی محسوب نمیشود، اما قدرت تغییر بردار رانش به
میزان 20 + تا 20 – در زاویهء حملهء 30 درجه بر ثانیه، به هنگام چرخش حول
محور عمودی یا عرضی و گردش به اطراف، به میزان بسیار زیادی، چالاکی حاصل
از بالهای رو به جلو را افزایش میدهد.
کابین
طراحی
کابین، به طور عمده حول ایجاد حداکثر آسایش و راحتی خلبان قرار گرفته است،
ضمن اینکه چیدمان کابین به نحوی است که خلبان قادر باشد به هنگام انجام
مانورهای سنگین و وارد آمدن فشار گرانشی سنگین، بتواند هواپیما را کنترل
نماید. سوخوی47 به یک مجموعه صندلی پرتاب شوندهء جدید و «سیستم پشتیبانی
زندگی» (life support system) مجهز شده است. شکل هندسی متغیر صندلی پرتاب
شوند، این امکان را میدهد تا در زاویهای به میزان 60 درجه، میزان فشار
گرانشی ناشی از جاذبهء زمین، کاهش یابد و فشار کمتری به خلبان وارد آید.
شکل
صندلی خلبان، امکان درگیر شدن در داگ فایت و انجام مانورهای فرار از
موشکها را حتا به هنگام وارد آمدن فشارهای گرانشی سنگین به راحتی فراهم
میسازد.
در سوخوی47، اهرم هدایت اصلی هواپیما در قسمت کنار
تعبیه شده و دارای حساسیت بالا میباشد؛ ضمن اینکه بر اساس استاندارد
متریک تنظیم گشته است. استفاده از صندلی متمایل به عقب، برای اوّلین بار
در جنگندهء اف-16 به کار گرفته شد، اما به دلیل دارا بودن فایدههای اندک،
در هیچ هواپیمای آمریکایی دیگری مورد استفاده قرار نگرفت.
سوخوی47: آزمایشگاه پرنده
در
اوایل سال 2003، شرکت «سوخوی»، برندهء مناقصهء ساخت جنگندهء شکاری نسل
پنجم شد. زمان اولین پرواز سال 2006 میباشد. اما هواپیمای «سوخوی47» یا
به عبارت دیگر «برکوت»، که الگوی جنگندههای شکاری جدید محسوب میشد و
دارای بالهای با جهت مخالف بود (متمایل به جلو) هواپیمای نسل پنجم نیست.
در
دفتر طراحی و تجربی «سوخوی»، مهندسین معتقدند که این هواپیما بیشتر یک
آزمایشگاه پرنده است که بر مبنای آن، تکنولوژیها و مواد جدید مورد آزمایش
قرار میگیرند. ولی نهایتن جنگندهء نسل پنجم چه شکلی خواهد بود؟ ظاهر آن
هنوز در حال شکلگیری است (طبق اطلاعات موجود در دفتر طراحی - تجربی
«سوخوی»، 5 نمونه وجود دارد که در حال گذارندن مراحل آزمایشی خود از لحاظ
قابلیت آئرودینامیکی میباشند).
مشکل اینجاست که طراحان و
نظامیان، هنوز بر سر نوع جنگندهء جدید بحث می کنند که این هواپیما چه
مشخصههایی باید داشته باشد؟ آیا باید شبیه هواپیمای نامرئی اما در عین
حال دارای قابلیت مانور کم همانند F-117 بوده که قادر باشد به مقصد برسد و
پس از شلیک تمام موشکها و بمبهای خود، به پایگاه برگردد؟ آیا باید یک
جنگندهء نامرئی همانند F-22 باشد که نه تنها قادر به بمباران دقیق بوده
بلکه بتواند در جنگهای نزدیک و رودرو نیز فعالیت کند؟
از سوی
دیگر، طراحان میگویند که در مرحلهء اول باید مشکلات موجود به ویژه در
زمینهء فنی را حل نمود. برای مثال میدان حرارتی هواپیما را باید کاهش داد.
باید بر روی دریچههای هوایی و موتور سرپوشهای نصب شود که در صورت شناسایی
هواپیما از طریق رادارهای دشمن و یا اگر به سمت آن موشکی با کلاهک حساس به
حرارت شلیک شود، این سرپوشها بسته شود. یا این مشکل را باید از طریق
پراکندن هوا حل نمود.
ویژگی های «سوخوی47 برکوت»
ویژگیهای عمومی
کشور سازنده: روسیه
کمپانی:سوخوی
خدمه: یک نفر
طول: 22.6 متر = 74 فوت و 2 اینچ
گستردگی: 15.16 متر = 49 فوت و 9 اینچ تا 54 فوت و 9 اینچ
ارتفاع: 6.3 متر = 20 فوت و 8 اینچ
سطح بالها: 666 فوت مربع = 61.87 متر مربع
وزن خالی: 36100 پوند = 16375 کیلوگرم
وزن بارگذاری شده: 55115 پوند = 25000 کیلوگرم
حداکثر وزن قابل برخاست: 77162 پوند = 35000 کیلوگرم
پیشرانه
دو
دستگاه موتور توربوفن AL-37FU ساخت لیولکا (Lyulka) در نمونهء آزمایشی
دارای پسسوز مشتق شده از موتور D-30F6 مجهز به سیستم تغییر بردار رانش
(در مدل تغییر یافتهء FPU)، مجهز به کنترل دیجیتا
کشش خشک: 83.4 کیلونیوتن = 18700 پاوند فیت برای هر موتور
کشش با پسسوز: 142.2 کیلونیوتن = 32000 پاوند فیت برای هر موتور
تغییر بردار رانش: 20 + تا 20- در زاویهء 30 درجه در هر ثانیه
قابلیت ها
حداکثر سرعت: 1.6 ماخ = 1600 کیلومتر بر ساعت = 1056 مایل بر ساعت
حداکثر سرعت در سطح دریا = 1.34 ماخ = 1400 کیلومتر بر ساعت = 870 مایل بر ساعت
برد: 3300 کیلومتر
سقف پرواز خدمتی: 18000 متر = 59050 فوت
نرخ اوجگیری: 230 متر بر ثانیه = 45300 فوت در دقیقه
میزان بارگذاری بالها: 79.4 پوند بر فوت مربع = 360 کیلوگرم بر متر مربع
جنگافزارها
یک دستگاه مسلسل 30 م م از نوع GSh-30-1 با 150 تیر فشنگ
14 جایگاه سخت: 2 در نوک بالها، 6 تا 8 در زیر بدنه، 4 تا 6 به صورت تطبیق با بدنه در زیر بدنهء اصلی جهت:
هوا به هوا: موشکهای R-77 و R-73
هوا به زمین: X-29T، X-29L، X-59M، X-31P، X-31A، KAB-500 و KAB-1500
http://aerospacetalk.ir/forum/topic10704.html نوشته
قریبا مدت دو ماه از شروع جنگ تحمیلی می گذشت. دشمن به سرعت در داخل خاک
جمهوری اسلامی ایران پیشروی کرده و مواضعی را در استان های غربی کشور و
خوزستان متصرف شده و بر حفظ آنها پافشاری می کرد. در طول این دو ماه،
نیروی هوایی نقش بسیار موثری در متوقف کردن دشمن در زمین و هوا انجام داده
بود.
آن روز صبح، فرمانده پایگاه، مرا به پست فرماندهی پایگاه احضار
نمود. او هنوز مدت زیادی نبود که به عنوان فرمانده در این پایگاه مهم
هوایی منصوب شده بود که جنگ را با ابعاد وسیع و گسترده آن تجربه می کرد.
وقتی وارد شدم، چهره اش قدری درهم بود و من می دانستم که بسیار خسته است.
در تمام طول این دو ماه، او درپست فرماندهی، حضور مداوم داشته و از نزدیک،
عملیات هوایی را هدایت نموده بود. من ندیده بودم که لباس پروازش را از تن
خارج کرده و یا حتی یک شب را در منزلش استراحت کرده باشد. مردی بسیار
مقاوم و پرکار بود؛ به طوری که من شخصا در مقابل خستگی ناپذیری اش احساس
ضعف می کردم.
با توجه به وضعیت شغلی ام و آشنایی قبلی، نسبت به من
اطمینان خاصی داشت و گاهی با در میان گذاشتن مطالب بسیار مهم در مورد نحوه
اداره امور پایگاه و مکنونات قلبی خود در مورد خلبانان و ماموریت های
جنگی، با من مشورت می نمود.
آن روز درحالی که او از عدم هماهنگی بین
پایگاه های هوایی و دریایی در عملیات و ماموریت های چند روز گذشته بسیار
ناراحت بود، به من خطاب کرد که به اتفاق یکی دیگر از همکاران، در جلسه
عملیاتی مشترک دریایی و هوایی آن روز شرکت نمایم و ضمن مطلع نمودن فرمانده
یگان دریایی از نقطه نظرات ایشان، پایه و اساس طرح عملیاتی مشترکی را (بر
اساس دستورالعمل های موجود) بنا نهاده و جوانب کار را مورد بررسی قرار
دهیم. نکاتی را در مورد روحیات افسران طرح و عملیات دریایی یادآوری و
راهنمایی های لازم را در زمینه حفظ نیروهای رزمی و جنگنده ها در تداوم
عملیات، ابلاغ کرد.
به اتفاق همکارم، به عملیات نیروی دریایی رهسپار
شدیم. در جلسه آن روز، ابتدا فرمانده نیروی رزمی مستقر در منطقه ، حاضر شد
و نظرات خویش را بیان نمود و بقیه کار و مباحثات را به ما و افسران طرح و
عملیات خود واگذار نمودند. آنها یک بار بدون هماهنگی با یگان هوایی،
سکوهای صدور نفت "البکر" و "الامیه" عراق را در بخش شمال غربی خلیج فارس،
توسط توپخانه ناو جنگی "رستم" و ناو دیگری (که نامش در خاطرم نیست) مورد
بمباران ساحلی قرار داده و به سرعت مراجعت نموده بودند. به نظر همه صاحب
نظران، این کار جسورانه، یعنی به توپ بستن دو اسکله بزرگ در میان آب های
خلیج فارس با ناوهای جنگی و بدون پشتیبانی هوایی، یک ریسک خطرناک و آن هم
فقط برای یک بار قابل انجام بود.
اسکله ها باید نابود شود
نیروی
دریایی این بار می خواست اسکله ها را تصرف کند و پرسنل نظامی مستقر بر
آنها را که با استفاده از سیستم های رادار و استراق سمع، مزاحمت هایی برای
رزمندگان هوایی و دریایی ایجاد نموده بودند، اسیر کند و حضور آنها را خنثی
کرده، این پایگاه مهم دشمن را از سر راه عملیات هوایی و دریایی بردارد.
بخش وسیعی از عملیات و مسیرهای پروازی پایگاه هوایی ما که قصد نفوذ به
داخل خاک عراق را داشتند، در نزدیکی این دو اسکله بزرگ و عظیم انجام می شد
و توسط پرسنل و سیستم های مستقر بر روی آنها کشف و گزارش می گردید.
هواپیماهای ما پیش از این، چند بار این اسکله ها را مورد حملات و بمباران
های هوایی قرار داده و سیستم های صدور نفت و بارگیری نفتکش ها را به طور
کامل از کار انداخته بودند.
دراین جلسه، کلیه راه کارهای مربوط به
عملیات دریایی علیه سکوهای مزبور بررسی شد. هواپیماهای شکاری ماموریت
یافتند تا زیر نظر ایستگاه های رادار، منطقه امنی را بر روی این سکوها
ایجاد نمایند و مزاحمت های نیروی هوایی عراق را خنثی کنند، تا یگان های
شناور بتوانند با سرعت و اطمینان خاطر لازم، سکوها را تصرف و پرسنل آن را
تخلیه کنند. ناوچه های جنگی "اوزا"ی دشمن نیز که با توانایی شلیک موشک های
سطح به سطح "استیکس"، خطری بسیار جدی علیه شناورهای خودی بودند، در صورت
ایجاد تهدید می بایستی توسط موشک های هوا به سطح هواپیماهای شکاری خودی
نابود و یا عملیات آنها در یک خط امن (که همان فاصله موثر برد موشک های
سطح به سطح آنها بود) متوقف شود.
طرح عملیات
مراحل
مختلف طرح نویسی، در روزهای بعد نیز با شرکت افسران دریایی و هوایی انجام
گردید و طرح برای انجام عملیات، آماده و از طریق مبادی ذی ربط ابلاغ
گردید. در بین افسران دریایی، ناخدایی بود که به شوخی او را "ابلیس" صدا
می زدند. البته این لقب نامانوس که ظاهرا به واسطه هوش سرشار او و نظریات
و طرح های جنگی بسیار خشن و ویران کننده ای که ارائه می نمود، از طرف
همکارانش در سال های خیلی دور به او داده شده بود. او که هموراه از عینکی
با شیشه های قطور استفاده می کرد، نسبت به این عملیات، بسیار خوشبین و
بخصوص معتقد بود که فرماندهان نیروهای عراقی موجود در منطقه، بسیار یک
سونگر هستند و با وحشتی که از سیستم سلسله مراتب خود دارند، چنان چه در
دامی در شمال غربی خلیج فارس گرفتار آیند، تمام بضاعت جنگی خود را که از
نظر دریایی بسیار محدود واز نظر هوایی قابل توجه نبود، بکار می گیرند و با
توجه به نابرابری نیرو در منطقه، ما قادر خواهیم بود بخش اعظم نیروهای
آنها را نابود کنیم.
او پیش بینی می کرد که در آینده اگر ارتش عراق
صاحب نیروی دریایی قدرتمندی باشد، به اتفاق هواپیماهای شکاری، عرصه را بر
نیروهای نظامی و غیر نظامی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس تنگ خواهند
نمود. می توانم ادعا کنم که این بار، طرح عملیات جدید نیز از تفکرات او و
فرمانده نیروی رزمی الهام گرفته بود.
سوخت به حداقل خود رسیده بود
پس
از چند گردش و حصول اطمینان از انهدام هدف، آهنگ بازگشت نمودیم. سوخت
هواپیما به میزان غیر قابل باوری مصرف شده بود. در راه بازگشت، ایستگاه
رادار، سراغ هواپیمایی از دسته پروازی دیگری که قبل از ما به ماموریت
اعزام شده بود را گرفت. من دریافتم آنها که هنوز بازنگشته اند، احتمالا از
دست ما رفته اند. شاید هم به همراه تعداد قابل توجهی از نظامیان عراقی، بر
روی آب شناور باشند؟ شرح مختصری از وضعیت منطقه نبرد را برای افسر کنترلر
شکاری مستقر در ایستگاه رادار توضیح دادم و درخواست تیم های جست وجو و
نجات برای پرسنل ناوچه پیکان کردم.
در همین افکار، به نشان دهنده
سوخت نظری انداختم و به علت نقصان آن، وضعیت اضطراری اعلام نمودم. بعد از
فرود و پارک هواپیما و نیز انجام اقدامات معموله پس از هر پرواز، خود را
به پست فرماندهی رساندم. ضایعات دشمن، آن طور که گزارش شده بود، شامل هفت
فروند هواپیمای شکاری وشش تا هفت فروند شناور (از جمله ناوچه های جنگی
تندرو اوزا و نفربر هزار تنی و ناوچه های کوچک تر به نام "پی-6") بود.
جاودانه ها
آری
حماسه ای دیگربه وقوع پیوسته بود؛ حماسه مروارید! حماسه پرسنل همیشه جاوید
پیکان. حماسه سه خلبان شهید این عملیات (سرلشکر خلبان شهید "حسین
خلعتبری"، سرلشکر خلبان شهید "عباس دوران"، سرلشکر خلبان شهید "سید علیرضا
یاسینی").
حماسه هفتم آذر یکهزار و سیصد وپنجاه و نه را، به همراه
تعداد دیگری از خلبانان شجاع نیروی هوایی و پرسنل غیور نیروی دریایی
آفریندند.
در قسمتی از این عملیات، چند فروند از ناوچه های اوزای
عراقی از ترس شکار شدن توسط خلبانان شجاع نیروی هوایی، در کنار کشتی های
تجاری پنهان شده بودند که خلبانان ما متوجه آنها می شوند. با هماهنگی
انجام شده توسط خلبانان، قرار شد یک سری از طرف خاک کویت و یک سری هم از
دهانه فاو و خور، جلوی ناوچه های اوزا را بگیرند. درحالی که خلبانان مشغول
بررسی موضوع بودند، خلبان کابین عقب یکی از فانتوم ها، خلبان را متوجه یک
ناوچه اوزای عراق می کند که به آرامی از بغل یک کشتی تجاری جدا شده و به
سمت دهانه خور حرکت می کرد. خلبان به طرفش شیرجه می رود که ناوچه اوزا
متوجه حضور او شده و بلافاصله خود را به کشتی بازرگانی می رساند. در همین
لحظه یکی دیگر از خلبانان فریاد می زند که ناوچه را در رادار دارم و آماده
شلیک موشک به آن هستم که فرمانده دسته پروازی می گوید:
- دقت کن طوری
بزنی که آسیبی به کشتی تجاری وارد نشود. زیرا ممکن است بهانه دست سایر
کشورها بیفتد و بگویند که ایران کشتی های تجاری را در خلیج فارس هدف قرار
می دهد.
خلبان اطمینان می دهد که ناوچه را طوری بزند که هیچ آسیبی به
کشتی تجاری نرسد و سپس با یک فروند موشک ماوریک، چنان دماغه ناوچه را می
زند که چندین متر آن را از کشتی تجاری جدا می کند و آن را به قعر آب های
خلیج فارس می فرستد. این خلبان کسی نیست جز سرلشکر خلبان شهید "حسین
خلعتبری مکرم" که بعد از این عملیات، لقب "قهرمان جنگ های دریایی" را به
خود اختصاص داد.
پس از انهدام ناوچه اوزای عراقی، هواپیماها مسیر را
عوض کرده و برای زدن قطار باری که در ایستگاه راه آهن بندر "ام القصر"
قرار داشت، به حرکت ادامه می دهند. دو فروند فانتوم، بی درنگ ارتفاع گرفته
و به سمت قطار شیرجه رفتند و پس از چند لحظه آن را به تلی از آتش تبدیل
کردند.
در این عملیات تعداد سورتی های پروازی خلبانان شجاع نیروی
هوایی بسیار بالا بود به طوری که به عنوان مثال، سرلشکر شهید سید علیرضا
یاسینی به تنهایی در این روز 8 سورتی پرواز داشتند.
برگ زرینی دیگر
عظمت
و برجستگی های کار نیروی هوایی در این عملیات افتخار آفرین، زمانی برایم
عینیت یافت که "سعید"، همان افسر دریایی جوان و فعال، پس از 72 ساعت ماندن
بر روی آب نجات داده شد؛ در حالی که شانس نجات خود را دلاورانه و
سخاوتمندانه، چندین بار و هر بار به یک نظامی هموطن خود و یا عراقی شناور
برروی آب سپرده بود. او وقایع را بسیار دقیق در نظر داشت که در مراسم
توجیهات پس از این عملیات شرکت کرد و آنها را بیان داشت.
بازجویی های انجام شده از اسرای عراقی نیز نمایانگر برگ زرین دیگری بر افتخارات نیروی هوایی در دفاع مقدس و در آن عملیات بود.
دوست و دشمن، این عملیات را بی نظیر توصیف کردند. هم اسرای عراقی، و هم پرسنل نظامی خودی و حتی رسانه های گروهی بیگانه!
در
پایان درود می فرستیم به روح بزرگ مردانی که در این عملیات جان خود را
مخلصانه و صادقانه در طبق اخصاص قرار دادند و با خون خود نامه شجاعتی دیگر
را امضا کردند.
هواپیمای جنگنده اف20 ملقب به تایگر شارک به معنای کوسه ببر ساخت شرکت نورثروپ گرومن در سال 1982 وارد عرصه خدمت گشته و اولین پرواز خود را نیز همین سال در 30 آگوست به ثبت رسانید. این جنگنده را می توان نوع ارتقا یافته و بهبودیافته هواپیمای جنگنده اف-5 تایگر برشمرد.
این جنگنده تاکتیکی برخلاف جنگنده اف-5 با دو موتور، از یک موتور نیرومند اف 404 ساخت شرکت جنرال الکتریک با قدرت کشش یا کشش خشک استاتیکی معادل 18000 پوند بهره می برد. لازم به ذکر است این موتور یک از کارآمدترین وقابل اطمینان ترین موتورها در جهان بوده که در هواپیمای ناونشین اف-18 ای نیز مورد استفاده قرار می گرفت. جنگنده اف-20 را می توان یکی از سازگارترین هواپیماها از نظر جوی به حساب آورد. همچنین این جنگنده از ترکیب ویژگیهای جالبی برخوردار است که از آنها می توان به توانایی حمل بیش از 8300 پوند تسلیحات خارجی و 5 پایلون سوخت اشاره کرد. به علاوه این هواپیما قادر به حمل 6 موشک سایدوایندر در ماموریت های هوابه هواست. برای نبردهای هوابه زمین نیز 6800 پوند تسلیحات قابل حمل وجود دارد. دو توپ 20 میلی متری داخلی نیز جزو تجهیزاتی بوده که در اف-20 تعبیه شده بودند. همچنین از تجهیزات اویونک این جنگنده می توان به رادار چند حالته جنرال الکتریک، لیزر خودکار هانی ول، سیستم هد آپ دیسپلی یا دستگاه مربوط به هدفگیری و اطلاعات مربوط به آن که در شیشه کابین جلو خلبان تعبیه شده جنرال الکتریک، سیستم ها و نمایشگر های دیجیتالی و دستگاه های کنترلی بندیکس و سیستم ماموریت کامپیوتری تلدیان اشاره نمود.
هریک از موارد فوق نیز کارایی جالبی به این جنگنده داده است، برای مثال سیستم رادار چند حالته خلبان را قادر به شناسایی و یافتن و مسیریابی هدف در رسایی وبردی معادل 48 ناتیکال مایل می سازد همچنین سیستم ماموریت کامپیوتری هواپیما را در هماهنگ سازی و سازماندهی مهمات و تسلیحات جنگی یاری می نماید. لازم به ذکر است سیستم اچ یو دی هد آپ دیسپلی این جنگنده نیز قابلیت های جالبی را در زمینه مکان یابی و وضعیت استقرار سلاح ها در شرایط بحرانی را برای خلبان ودر سطح و رسایی چشم وی فراهم آورده است.
این امکانات خلبان را قادر به شناسایی صحیح هدف بدون نظر انداختن به پایین و نشان دهنده ها می سازد، چرا که تمام اطلاعات اعم از ارتفاع و سرعت در این صفحه نقش می بندند. نورثروپ در این طرح یک کاناپی وسیع و در عین حال جدید را طراحی نمود که میدان دید را نسبت به جنگنده های پیشین این شرکت نزدیک به 50 درصد افزایش داده بود. توسعه در زمینه جا و وضعیت سر نیز هرچه بیشتر و بیشتر به وضعیت دید خلبان می افزود چرا که این مسایل در شرایط بحرانی بسیار موثر و تعیین کننده هستند. از ویژگی های مثبت آیرودینامیکی این جنگنده می توان به بزرگتر نمودن زائده روی بال ها اشاره کرد که 30 درصد برا را برای مانورهای گوناگون افزایش می داد.
شکل دماغه نیز جنگنده را برای انجام مانورها در ارتفاعات بالاتر از طرف لبه حمله خود توانا می ساخت. بدنه هواپیما نیز قادر به مقاومتی به نسبت 9 جی یا شتاب گرانشی زمین بود. جنگنده اف20 برای نگهداری نیز ساده و قابل اطمینان بوده و در مقایسه با جنگنده های همزمان از درجه بهتری برخوردار بود. اف-20 حدود 53 درصد از سوخت بهینه تری برخوردار بوده و کم مصرف تر به حساب می آمد و 63 درصد از نظر عملیات نگهداری مقرون به صرفه تر بوده و به این شیوه از چهار نظر قابل اطمینان به نظر می رسید. حداکثر سرعت این هواپیما 2 ماخ و از سقف پروازی نزدیک به 20 کیلومتر برخوردار است که مشخصاتی بسیار مطلوب برای یک شکاری محسوب می شوند.