موشک کروز

چندی پیش نخست وزیر رژیم صهیونیستی، ایهود اولمرت مدعی شده بود که برای آسیب جدی رساندن به تأسیسات هسته‌ای ایران باید طی ده روز 1000 موشک کروز تاماهاوک به سوی تأسیسات آن پرتاب کرد.

این اظهارات اگرچه بلافاصله تکذیب شد ولی تکرار آن از سوی این رژیم به نوعی مبین تهدید غیر رسمی ایران به استفاده از این نوع موشک ها است.

اسرائیل چند سال پیشتر از این در سال 2000 نیز هنگامی که مذاکرات صلح با سوریه در جریان بود، از واشنگتن خواست موشک‌های کروز از نوع توماهاوک را به تل آویو بفروشد که این درخواست در آن مقطع زمانی پذیرفته نشد. تحلیلگران این درخواست رژیم صهیونیستی را استفاده از ابزار تهدید برای پیشبرد مقاصد خود در مذاکرات ارزیابی کردند.

البته کارشناسان دفاعی معتقدند که آمریکا نمی‌خواهد با این اقدام خاورمیانه را بیش از این دچار بی ثباتی نماید. "رابرت هوسون" تحلیلگر جینز می گوید: «آمریکا نمی‌خواهد در چنین زمان حساسی این فناوری را به اسرائیل بفروشد.»

این موشک‌ها قادر به حمل کلاهک هسته‌ای نیز هستند.

از آن سو حتی برخی از تحلیلگران موشکی اسرائیل در مورد کارایی توما‌هاوک در مورد تاسیسات اتمی ایران مردد هستند.  برخی نیز اعتقاد دارند امریکا هیچگاه امکان استفاده از این تکنولوژی را در اختیار اسرائیل قرار نخواهد داد.  "آلون بن دیوید" تحلیلگر دفاعی اسرائیل معتقد است آمریکا ممکن است بمنظور متوقف ساختن برنامه موشکی رقبای اسرائیل از فروش این موشک به اسرائیل خودداری کند.

وی افزود: «اگر آمریکایی‌ها متوجه شوند که اسرائیل به توان موشکی کروز نزدیک شده است، بلافاصله جلوی آن را خواهند گرفت.»

درکنار مطرح بودن بحث موشک های کروز به عنوان یک تهدید علیه ایران، همواره این نگرانی نیز از سوی مقامات و تحلیلگران غربی عنوان شده که ایران دارای انواعی از موشک کروز (حتی با کلاهک هسته ای!) است  (ماجرای موشک های اوکراینی) و خود نیز در تلاش برای دستیابی به این تکنولوژی است.

نکات فوق نشان می دهد که موشک های کروز اهمیت استراتژیکی در هرگونه درگیری احتمالی در منطقه خواهند داشت و صد البته نباید از نقش این موشک ها در موفقیت نبردهای مختلف  علیه عراق چشم پوشید. 

در مقاله زیر به معرفی، تاریخچه و انواع موشک های کروز پرداخته شده است. 

 

مقدمه

هم اکنون موشکهای کروز  پس از نیم قرن توسعه، جایگاه خاصی به عنوان یک سلاح موثر و تعیین کننده در برنامه‌های دفاعی کشورها پیدا کرده‌اند. بویژه، به کارگیری این موشک ها در جنگ خلیج فارس و همچنین تجربه موفق استفاده از آنها علیه یوگسلاوی موحب گردید تا توجه کشورهای متعددی  به استفاده و حتی توسعه این موشکها جلب گردد.

 

تعریف موشک کروز‌

موشک های کروز مانند هر سلاح دیگری، محصول تکنولوژی زمان خود می باشند که در طول زمان تغییر و توسعه بسیاری یافته اند. از همین رو آنچه که 50 سال بیش به عنوان موشک کروز خوانده می شد با آنچه که امروز به عنوان موشک کروز شناخته می شود،‌ به لحاظ عملکردی[1]، تفاوت های بسیاری دارد. به همین جهت ارائه یک تعریف جامع و مانع از این وسیله،‌به سادگی امکان‌پذیر نبوده و تعاریفی هم که در مراجع مختلف ارائه شده، یکسان نیستند. با این وجود بر اساس گره‌های تکنولوژیکی و نیز ماموریت و انتظاری که از چنین وسیله ای می رود، اجمالا یک موشک کروز را می توان بصورت زیر تعریف نمود:

«وسیله پرنده ای بدون سرنشین که از یک یاچند پیشران هوازی[2] استفاده کرده، با بهره گیری از نیروهای آیرودینامیکی و غلبه بر جاذبه زمین، بیشتر مسیر پروازی خود را به صورت کروز طی می نماید. این وسیله که در تمام طول مسیر هدایت می شود، ماموریت دارد تا محموله ای را به نقطه ای از پیش تعیین شده برساند. با این توصیف، موشک های معروفی نظیر Exocet فرانسوی و نیز HY-2 Silkworm چینی که از موتور راکت به عنوان پیشران استفاده می کنند در دسته بندی موشک های کروز نمی‌گنجند.

برد موشک های کروز، ‌محدوده وسیعی را پوشش می دهد، به طوری که برد برخی از موشکهای  کروز کمتر از 50 کیلومتر و برد انواعی از آن به پیش از چندین هزار[3] کیلومتر می رسد.

 

انواع موشک های کروز

موشک های کروز را می توان به دو دسته تقسیم بندی نمود:

1 – موشک های کروز ضد اهداف زمینی Land Attack Cruise Missile (LACM)  

2 – موشک های کروز ضد کشتی Anti- ship Cruise Missile (ASCM)  

جایگاه موشک های LACM از لحاظ تکنولوژی به کار گرفته شده در آنها بالاتر از موشک های ASCM است به طوری که این موضوع باعث شده تا کشورهای تولید کننده موشک های LACM محدود به ایالات متحده، روسیه و فرانسه باشند. حال آنکه کشورهای صاحب تکنولوژی موشک های ASCM محدوده وسیع تری را شامل می شوند (حدود 12 کشور) .

البته دسته بندی های دیگری نیز می توان از این موشک ها ارائه داد که عبارتند از:‌

الف) از لحاظ محموله

سرجنگی هسته ای

سرجنگی شیمیایی یا بیولوژیکی

سرجنگی معمولی

سیستم های فریب راداری

رادارها و سیستم های مراقبت و شناسایی

ب) از لحاظ اهمیت و میزان تعیین کنندگی درجنگ

- انواع دور برد استراتژیک که غالبا علیه اهداف ثابت زمینی مثل سیلوهای پرتاب موشک های بالستیک بین قاره ای، ‌تاسیسات زیر بنایی، تاسیسات کنترل و فرماندهی و مانند آن به کارگرفته می شوند.

- انواع تاکتیکی با برد کمترکه عموما دارای سرجنگی معمولی بوده و علیه اهداف متحرک روی خشکی و دریا هم استفاده می شوند.

ج) از لحاظ برد(طبقه بندی امریکایی )

- short Range

Medium Range

Intermediate Range

Long Range

 

تاریخچه موشک های کروز

موشک کروز با تعریف امروزی اولین بار توسط آلمان ها درجنگ جهانی دوم علیه مناطقی در جنوب شرقی انگلیس به کارگرفته شد که از سایتهای واقع درفرانسه به سمت هدف پرتاب می‌شد. این موشک با عنوان (V-1) در مدت زمان بسیار کوتاهی در حین جنگ دوم جهانی توسعه یافته و به تولید انبوه رسید. آلمان ها در طی چند ماه با بیش از 5000 فروند ازاین موشک ها لندن را مورد هدف قرار دادند. این موشک در آن زمان ازیک موتور پالس جت برای پیشرانش بهره می گرفت و سیستم هدایت و ناوبری ضعیفی داشت که دلیل اصلی در پایین آمدن احتمال برخود این موشک با هدف بود، به طوری که طبق برخی گزارش ها تنها حدود سی درصد از این موشک ها در محدوده هدف فرود می آمدند.

موشک V-1 به شکل گسترده‌ای در جنگ جهانی دوم مورد استفاده واقع شد

 

 از زمان پرتاب این موشک ها توسط آلمان‌ها، آمریکایی‌ها تحقیقاتی را برای شناسایی این سیستم تسلیحاتی آغاز نمودند تا اینکه دراواسط سال 1944، ‌نیروی هوایی موفق به دستیابی به بقایای یکی از این موشک ها شد که ظاهرا سقوط کرده و عمل نکرده بود. طی مدت بسیار کوتاهی (17روز) با استفاده از مهندسی معکوس، نمونه ای از این موشک در امریکا ساخته شد و پس از تست‌های اولیه بواسطه شرایط جنگی آن زمان، ‌برای تولید انبوه این وسیله پرنده به تعداد 75000  فروند برنامه ریزی هایی صورت گرفت. بانرخ تولید روزانه چند صد فروند سرانجام سفارش تولید 12000 فروند صادر شد که به پایان یافتن جنگ پس از تولید هزار و چهارصدمین فروند، روند تولید این موشک متوقف گردید.

 هدایت به کار گرفته شده درV-1 بسیار ساده بود. در V-1 موتور موشک پس از یک زمان از پیش تنظیم شده خاموش می‌شد و با خاموش شدن موتور، موشک وارد دایو شده و بدین ترتیب به هدف برخورد می نمود. این سیستم دقت بسیار کمی را برای موشک به همراه داشت. از اینرو امریکایی‌ها درصدد اصلاح و تغییر آن برآمدند و برای این منظور دراوایل سال 1945 آزمایش این موشک را با یک سیستم هدایت از طریق فرمان رادیویی آغاز نمودند. اگر چه با این سیستم دقت این موشک ها به میزان قابل توجهی افزایش یافت ولی همچنان خطای موجود زیاد و در بهترین شرایط درحدود 400 متر به ازای 160 کیلومتر برد موشک بود. این موشک ها خیلی زود از خدمت خارجی گردید و انگیزه و مبنای توسعه موشک های کروز درآینده شد. به عنوان مثال از نتایج حاصل از تست های این موشک مستقیما در توسعه موشک های کروز بعدی امریکایی یعنی RGM-6 Regulus  بهره گرفته شد. در اواخردهه 40 ونیز دهه 50 برنامه موشک های کروز به عنوان یک سلاح تاکتیکی در ایالات متحده دنبال می‌شد. در این دوره با توسعه موشک هایی نظیر Regulus ,Matador ,Mace ,Snark، موشک‌های کروز به خصوص در زمینه هدایت و ‌پرتاب به تدریج توسعه یافتند. ولی همچنان علی رغم پیشرفت های صورت گرفته، مساله هدایت به عنوان یک عامل محدود کننده در این موشک ها مطرح بود. در دهه 60تمرکز بر روی موشک های بالستیک، موشک های کروز را به حاشیه برد و این موضوع به طور مضاعف توسعه موشک های کروز را تحت الشعاع قرار داد. البته باید توجه داشت که آنچه در موشکهای کروز اولیه مطرح بود، ساخت یک هواپیمای بدون سرنشین بود که بتواند صرفا یک سرجنگی (غالباَ یک کلاهک هسته ای) را تا نقطه هدف حمل نماید و قابلیت هایی که امروزه از یک موشک کروز انتظار می‌رود در این دوره زمانی مطرح نبود.

موشک های کروز توسعه یافته تا پیش از دهه 50 میلادی، عمدتا شباهت زیادی به هواپیماهای هم دوره خود داشته و دارای ابعاد بزرگی بودند و همانگونه که پیش‌تر نیز گفته شد در زمینه هدایت با مشکلات اساسی مواجه بودند. این مشکلات در کنار سایر موانع تکنولوژیک در راه توسعه این نوع موشک‌ها منجر به وقفه‌ای حدودا ده ساله درتوسعه آنها گردید. این امر که به ویژه در تاریخچه رشد و توسعه موشک های کروز در ایالات متحده به خوبی نمایان است، مقارن با دهه‌ شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی بود. در این دوره زمانی سرمایه گذاری سیستم‌های تسلیحاتی بر روی موشک‌های بالستیک قاره پیما متمرکز گردید.

 در جنگ ویتنام، پدافند هوایی و موشک های سطح به هوایی که نسبتا موفق هم عمل می کردند، باعث شدند تا نیروهای امریکایی به تدریج به نوعی پرنده بدون سرنشین که قابلیت انجام عملیات شناسایی، فریب راداری و مانند آن را داشته باشد احساس نیاز کنند. به همین دلیل برنامه طراحی و ساخت یک RPV که هدف آن عمدتاَ فریب رادارهای دشمن به منظور تسهیل در پرواز بمب افکن های خودی بر فراز مناطق هدف و بمباران این مناطق بود، ‌آغاز شد. کمی بعد امریکایی‌ها دریافتند که از چنین وسیله ای کارهای دیگری نیز ساخته است، بطوری‌که از آن می توان به عنوان یک سلاح موثر نیز استفاده نمود. وسیله ای که بتواند در ارتفاع کم و درنزدیکی سطح زمین پرواز کرده و RCS کمی هم داشته باشد به سختی توسط رادارهای زمینی و هوایی دشمن شناسایی شده و احتمال رهگیری آن  توسط موشکهای پدافند هوایی دشمن بسیار کم می شود، بدین جهت قادر خواهد بود تا اعماق خاک دشمن نفوذ کرده تاسیسات ارزشمند دفاعی و پا زیر بنایی دشمن را هدف قرار دهد. امریکایی ها توجه خود را معطوف به این نکته کرده واین بار با نگاهی تازه به این سیستم تسلیحاتی، برنامه های جدیدی را برای توسعه موشک های کروز با چنین قابلیت هایی آغاز نمودند. این امرمقارن با اوایل دهه 70 میلادی بود. در این زمان بسترهای تکنولوژیکی لازم برای توسعه چنین سلاح هایی هم فراهم شده بود و تکنولوژی های در دسترس و تازه توسعه یافته، اجازه طراحی و ساخت چنین موشک هایی را به برنامه ریزان وزارت دفاع امریکا می دادند. بدین ترتیب موشک های کروز به عنوان سلاح های استراتژیک مورد توجه قرار گرفتند. جالب توجه است که در هر دوره زمانی، تکنولوژی های موجود در دسترس[4] و بالانس این تکنولوژیها، صاحب تکنولوژی را به سمت نوع خاصی از سلاح سوق می دهد و به طور کلی یکی از عوامل تغییر سلاح های استراتژیک و تعیین کننده، تکنولوژی و توانمندی های فنی و برتریهای تکنولوژیک است. در محدوده زمانی مورد بحث ما نیز توسعه موتورهای توربینی کم حجم با قابلیت اعتماد بالا،  نسبت تراست به وزن بالا، مصرف سوخت کم، دمای پایین گازهای خروجی و نیز روش‌ها و سیستم‌های پردازش و ذخیره اطلاعات، در کنار روش های نوین هدایت و نیز کوچک شدن تجهیزات الکترونیکی و اویونیکی لازم در ایالات متحده از یک سو و از سوی دیگر پیشرفت پدافندهای هوایی شوروی (سابق) و توان بازدارندگی آنها علیه بمب افکن استراتژیک ایالات متحده یعنی B-52 و رشد سیستم های راداری این کشور باعث شد تا این موشک ها به عنوان سلاح هایی استراتژیک مورد توجه قرار گیرند.

 

موشکهای Matador و Mace به دلایل سیاسی و استراتژیک خیلی زود بازنشسته شدند

 

در این مقطع زمانی (اوایل دهه هفتاد)، مزایای موشک های کروز نظیر پنهانکاری و قابلیت نفوذ تا عمق خاک دشمن، در کنار هزینه های نسبتا کم تحقیقات و توسعه و پایین بودن قیمت نهایی هر فروند (در مقایسه با سیستم های تسلیحاتی جایگزین) و... آنچنان مورد توجه قرار گرفت که باعث شد در آن مقطع پروژه‌هایی نظیر بمب افکن دور برد و پنهانکار 1- B به نفع پروژه موشک های کروز کنار گذاشته شوند. در این دوره، پروژه های نظیر ALCM که یک موشک LACM است و نیز Harpoon که یک موشک ASCM است درایالات متحده آغاز شدند وکمی بعد موشک Tomahawk نیز به آنها اضافه شد.

توسعه این موشک‌ها در دهه 80 نیز ادامه یافت، اما ابتدای دهه 90 نقطه عطفی در تاریخ موشک های کروز به شمار می رود. استفاده از این موشک هادر چندین عملیات نظامی که علیه عراق صورت گرفت، باعث شد تا این موشک ها از طرف سایر کشورها به شدت مورد توجه قرار گیرند. و شاید همین موضوع یکی از علل کشیده شدن کشورهایی نظیر چین، آلمان، سوئد، ایتالیا، اسرائیل، آفریقای جنوبی و انگلستان به سمت توسعه چنین سیستم های آفندی بوده باشد.

به طور کلی موفقیت موشک های کروزی نظیر Tomahawk در سلسله جنگ هایی که در دهه 90 و دو، سه سال پس از آن رخ داد، ‌علاقه کشورهای مختلف را به دستیابی به موشک های کروزی از این دست تحریک کرده است، به طوریکه بازار این موشک ها در سال 2015 (که توسط یک سازنده غربی تسلیحات تخمین زده شده) چیزی حدود 7000/6000  فروند می باشد (بدون احتساب مواردی که روسیه، چین و ایالات متحده وارد خدمت کرده ویا سفارش خواهند داد).

موشک های شهاب ایران

منبع:  moshaki-nezami.blogfa.com (امیرحسام ملائی یگانه)

منابع اصلی: avia, fas, missilethreat

گردآوری تصاویر و تدوین: newcoy.persianblog.ir (کاوه)

 

-----------------------------------

-

موشک شهاب ۳

-----------------------------------

از سال 1986 گزارشهای دریافتی از ایران حاکی از برنامه توسعه و پیشرفت موشک بالستیکی میان بردی بود که نامهای مختلفی از قبیل Shahab 3،Shihab Shehob 3 و یا Zelzal برای آن برگزیده شده بود.در سال 1993 ایران و کره شمالی همکاریهای بسیار نزدیکی را در جهت برنامه توسعه و پیشرفت موشکهای سوخت مایع یک مرحله ای No-dong 1 و No-dong 2 آغاز کردند و احتمالا در همان زمان پاکستان نیز برای توسعه و پیشرفت موشکهای Ghauri1/2 خود به این برنامه ملحق شد. طراحی موشک No-dong کره شمالی بر اساس تکنولوژی ساخت موشک روسی SCUD B بنا نهاده شده بود که بعدها نیز امتیاز ساخت موشکهای SCUD B و SCUD C را نیز در اختیار کره شمالی قرار داد و آنها نیز نسخه بعدی آن را به ایران فروختند.

موشکهای No-dong و شهاب ٣ که به نظر می‌آید طراحی آنها بر اساس موشکهای SCUD مدل B و C باشد شاید تنها در مقیاس (کوچکتر یا بزرگتر بودن) تفاوت اندکی با هم داشته باشند.

گزارشهای ارسالی از ایران حاکی از آن است که ایران در حال بررسی خرید امتیاز موشک شهاب No-dong کره شمالی و مجموع 150 فروند از این موشکها می‌باشد. همچنین ایران در نظر دارد که تمامی مراحل آزمایش برد و پرتاب این نوع موشکها را در داخل خاک ایران انجام دهد،زیرا کره شمالی با شرایط سختی برای این آزمایشها از قبیل :عدم صدور مجوز برای پرواز این موشکها بر فراز خاک ژاپن از سوی این کشور و فشار وارده از سوی چند کشور جهان از جمله آمریکا به کره شمالی برای ترک سریع برنامه‌های موشکی ایران روبه رو است .

 

در سال 1997 ایران مشغول انجام آزمایش و تست هفت موتور برای توسعه ی برنامه های موشکی خود بود که این موشک شهاب ٣ نامیده میشد. منابع خبری معتقدند که کره شمالی در فاصله سالهای 1994 تا 1995 تعداد اندکی موشک احتمالا 5 تا 12 فروند No-dong به همراه 4 خودروی مخصوص حمل موشک به ایران تحویل داده است و این تحویل‌ها به علت فشار چندین کشور به کره از جمله آمریکا متوقف شد و بار دیگر از سال 1997 از سر گرفته شد. آنچه به نظر می‌رسد این است که توسعه و ظهور موشک شهاب ٣ ابتدا با مجوز صنایع هوافضای ایران ودر نهایت مجلس به انجام رسید و وظیفه آزمایش و نگهداری و عملیاتی نگاه داشتن آن به صنایع موشکی همت در تهران سپرده شد که این مرکز با در اختیار داشتن موتورهای موشک و تانکرهای سوخت ساخته شده در یک مرکز بزرگ و وسیع زیر زمینی واقع در خوجان به خوبی از انجام ماموریت محوله برآمده است.

در آوریل 1998 برنامه پرواز آزمایشی موشک بالستیکی میان برد خود را که نام Ghauri 1 یا Hatef برآن نهاده شده بود به اجرا گذاشت که به نظر می‌رسید بسیار شبیه موشکهای شهاب ٣ ایران و No-dong کره شمالی باشد که در نهایت باعث امضای توافقنامه ای مشترک برای ساخت کمپانی‌ای واحد جهت برنامه‌های موشکی میان سه کشور مزبور شد. به نظر می‌رسد که تکنولوژی ساخت موشکهای No-dong 1 و No-dong 2 از کره شمالی به ایران و پاکستان فرستاده شده است و به همین دلیل موشکهای شهاب ٣ و Ghauri 1 یا Hatef 5 بسیار به هم شبیه هستند. اولین برنامه پرواز آزمایشی موشک شهاب ٣ در ژولای 1998 انجام شد دو فروند از این نوع موشک نیز در سپتامبر 1998 به نمایش عمومی در آمد. یک منبع وابسته به منابع اسرائیلی گزارش کرد که ایران در حال ساخت و توسعه یک کلاهک هسته ای برای موشک شهاب ٣ می‌باشد ، اما این گزارشات از سوی مقامات ایرانی تائید نشده است. در سپتامبر 2000 یک موشک شهاب 3 مدل D آزمایش شد که ایرانیها عنوان کردند که از آن به عنوان نخستین وسیله پرتاب ماهواره در ایران استفاده خواهند کرد. این موضوع نشان می دهد که موتور استاندارد شهاب ٣ ابتدا یک موتور با سوخت جامد دو مرحله ای بود.

برد موشک‌های نسل جدید «شهاب ۳»، در مقایسه با سری قبلی حدود ۱۰۰ درصد ارتقا پیدا کرده و از ۱۳۰۰ کیلومتر به ۲۵۰۰ کیلومتر افزایش یافته و خطای هدف‌گیری که در نسل قبلی نسبت به برد آن ۸ در ده‌هزار بوده، در نسل جدید، به ۲ در ده‌هزار کاهش یافته است. نکته دیگر، سیستم اختصاصی ناوبری موشک‌های شهاب است که موجب شده کسانی که ادعا دارند ایران این موشک ها را از کشورهای دیگر تهیه کرده است، اما این سیستم ناوبری و الکترونیکی ساخته شده توسط متخصصان ایرانی، جای شبهه ای را باقی نگذاشته است. این سیستم علاوه بر آنکه قدرت شناسایی و اصابت به اهداف را به گونه ای بسیار دقیق در اختیار ایران قرار داده است که علاوه بر اطمینان از برخورد موشک به هدف موردنظر، در صورت خروج از مسیر تعیین شده نیز می تواند آن را تصحیح کرده و درصد اطمینان از برخورد را به نحو چشمگیری افزایش دهد. نکته دیگر در خصوص بهینه سازی استفاده از موشک های شهاب، تغییر زاویه شارژ موشک شهاب است که از این پس با زاویه صفر با سطح افق مورد استفاده قرار می گیرد. این تغییر موجب می شود تا فواصل آماده سازی شلیک موشک ها کمتر شده و قدرت متحرک سازی شلیک ها را افزایش می دهد تا شلیک هایی نامحدود در زمانهای کوتاه را شاهد باشیم.

-----------------------------------

مشخصات:

عملکرد: موشک بالستیک میان برد 

سازنده:سازمان هوا و فضای ایران

طول:16.58 متر

وزن:1780 کیلوگرم  در مدل اولیه و 2.180 کیلوگرم در مدل های بعدی 

 

قطر: 1.38 متر 

برد: 1300 کیلومتر در مدل اول و 2500 کیلومتر در مدل های بعدی 

موتور: موتور تک مرحله ای با سوخت مایع در مدل اولیه و سوخت جامد در مدل بعدی

وزن پرتاب: 17480 کیلوگرم 

کلاهک:بین 700 تا 1200 کیلوگرم

دقت: 190m CEP

-----------------------------------

----------------------------------

----------------------------------

موشکهای شهاب ۴ و ۵

-----------------------------------

پاکستان در ماه آوریل 1999 یک فروند موشک Ghauri 2 یا Hatef 6 را آزمایش کرد که یک نسخه بلندتر از موشک Ghauri 1 بود و دارای حداکثر برد معادل 2500 کیلومتر بود. ممکن است که موشک شهاب ۴ شبیه Ghauri 2 باشد.
پیشرفت و توسعه شهاب ۴ هنوز واضح و شفاف نیست، اگرچه اسرائیلیها معتقدند که این موشک تا سال 2001 وارد خدمت خواهد شد اما تا جولای 2001 هیچگونه آزمایش پروازی نداشته است. ایرانیها اعلام کرده اند که در حال طراحی یک وسیله برای پرتاب ماهواره هستند و موشک شهاب ۴ ممکن است اولین نامزد و وسیله برای برای انجام این ماموریت باشد.هرچند به جزئیات بیشتری در این باره اشاره نشده است.اما ایرانیها به خوبی به این مساله واقفند که اجرای این برنامه بدون عقد قرارداد با هیچ شرکت خارجی بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود.

گزارشهای رسیده حاکی از آن است که ایران توسعه برنامه موشکی دیگری با عنوان شهاب ٤ را در دستور کار قرار داده است. این برنامه در سال 1997 شناخته شد. گزارشهای مختصری از منابع اسرائیلی حاکی از آن است که ایران در ساخت موشک شهاب ٤ از متحد قدرتمند و مخصوصش یعنی روسیه کمک گرفته است . آنها معتقدند که تکنولوژی ساخت موشک شهاب ٤ برگرفته از یک نوع موشک بالستیکی میان برد روسی به نام SS-4 Sandel یا همان R-12 که برای اولین بار در سال 1958 وارد خدمت شد . هر چند این مساله توسط ایران و روسیه کاملا مخفی نگاه داشته شده است. 

گزارشهای رسیده از داخل ایران حاکی از این است که ایرانیها در حال برنامه ریزی برای توسعه یک موشک بالستیکی با بردی معادل 4000 کیلومتر هستند که وسیله بسیار مناسبی برای پرتاب ماهواره می‌باشد و این شاید سر آغاز طراحی و ساخت شهاب ٥ یا ۶ باشد. آنچه ممکن به نظر می‌رسد این است که شهاب ٥ بر اساس موشک Taepo-dong 1 به عنوان یک وسیله پرتاب فضایی (SLV) طراحی و ساخته خواهد شد. 

برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد که موشک «شهاب 4» بر اساس ویژگی‌های موشک «SS-4» ساخت شوروی تهیه شده است. گزارشهای دیگر حاکی است که موشک «شهاب 5» با برد بیشتر نیز وجود دارد که بر اساس ویژگی‌های موشک Tapeo Dong یا SS-4 ساخته شده است. می‌گویند این موشک تا 4 هزار کیلومتر برد دارد و بیش از یک تن مواد را می‌تواند حمل کند. ایران ممکن است دو برنامه موشکی دیگر شامل سیستم‌های دوربردتر داشته باشد که گزارش‌های متعددی در خصوص حداکثر برد آن مطرح است بردهایی که این گزارش‌ها ذکر کرده‌اند، عبارتند از 3650 کیلومتر،‏ 4500 تا 5000 کیلومتر‏، 6250 کیلومتر و ده‌هزار کیلومتر.

به نظر می‌رسد که ایران موفق به دستیابی به جزییات فناوری و طراحی موشک روسی SS-4 شده است. موشک SS-4 که به موشک R-12 یا Sandal نیز معروف است، یک موشک روسی قدیمی با سوخت مایع است که برای اولین بار در سال 1959 به خدمت گرفته شد و احتمالاً به عنوان اجرای بخشی از پیمان IRBM نابود شده است. این موشک بسیار بزرگ است و فناوری آن به اوایل دهه 1950 مربوط می‌شود، البته بین سال‌های 1959 و 1980 دوبار نوسازی شده است. خطای این موشک 2 تا 4 کیلومتر و حداکثر برد آن دو هزار کیلومتر است و معنایش این است که فقط با یک کلاهک اتمی یا یک سلاح بیولوژیکی نزدیک به مرگباری سلاح‌های هسته‌ای کارایی دارد. در عین حال فناوری کلی موشک SS-4 نسبتا ساده و نزدیک به 1400 کیلوگرم وزن دارد. 

گزارش‌های فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد ایران ممکن است از تکنولوژی‏های روسی برای توسعه موشک‌های دوربرد خودش که با بردهای 2000 تا 6250 کیلومتر استفاده کند. منابع اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا گزارش داده‌اند که ایران در حال توسعهء موشک‌ «شهاب 4» با برد ۳000 کیلومتر است و می‌تواند تا حدود 2000 پوند مواد حمل کند و خطای آن حدود 2400 متر است. برخی از برآوردها نشان می‌دهد که سیستم این موشک سال 2004 تا 2005 عملیاتی خواهد شد. معاون وزارت خارجه در امور خاور نزدیک در 28 جولای 1998 گواهی داد که آمریکا برآورد می‌کند این سیستم هنوز جهت تقویت موتورها و سیستم هدایتی خود نیاز به کمک خارجی بیشتری دارد. 

 

  برد موشک شهاب ۳

نگاهی عمیق به گربه های ایرانی

جنگنده‏های F-14A، به دو سامانهء بسیار پرقدرت برای رهگیری مجهز شده

بودند؛ یکی از اینها رادار بسیار پرقدرت با قدرت شناسایی حدود 240 کیلومتر و برد رهگیری دقیق 160 کیلومتر؛ دیگر سامانه، سیستم حساس به حرارت یا گازهای داغ خروجی از موتور میباشد، که متاسفانه در نمونه‏های فروخته شده به ایران قرار بود با نمونهء بهتری جایگزین گردند که به دلیل وقوع انقلاب، هیچ سامانهء رهگیری مادون قرمزی بر روی تامکتهای ایران نصب نگردید. مشابه سامانهء حساس به حرارت، سالها بعد، و با قدرت ضعیفتر، بر روی میگهای29 و 31 اتحاد شوروی به کار گرفته شد.

 

تامکتهای ایران به هنگام تولید در کارخانهء گرومن

 

 

 

تصویر بالا به شماره 160299 اولین تامکتی بود که برای ایران ساخته شد. در اینجا این هواپیما در حال خروج از کارخانه در Calverton در سال ۱۹۷۵ دیده می‏شود. نکته جالب در این تصویر سیستم جستجوگر IR موسوم به AN/ALR-23  در قسمت دماغه هواپیما است که از طرف شرکت Northrop ساخته شده و به ایران پیشنهاد گشت. کارشناسان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران اما این پیشنهاد را رد کردند و به جای آن سیستم ویدیویی بسیار پیشرفته‏تر NAXX-1 را انتخاب نمودند؛ اما از آنجا که تکمیل و ساخت کامل این سیستم در سال ۱۹۸۱ میلادی میسر شد, این سیستم هیچگاه به ایران تحویل داده نشد .

 


تصویری دیگری از مراسم تحویل اولین تامکت به نیروی هوایی شاهنشاهی ایران (20 بهمن ۱۳۵۴) 

 

 


حسگر IRST یا Infra-Red Search and Track
در طول مدت تولید F-14A، به دلیل کیفیت بالای طراحی و قطعات به کارفته، تغییراتی بسیار جزئی روی خط تولید آن انجام گرفت؛ تغییراتی که بعدها، بر روی هواپیماهای تولید قبل نیز اعمال شدند. یکی از این تغییرات که به سال 1972 بر روی F-14A اعمال شد، نصب حسگرهای مادون قرمز AN/ALR-23 در زیر دماغهء آنها بود. این حسگر را میشد به رادار بسیار پرقدرت AN/AWG-9 ساخت هیوز وابسته نمود یا اینکه به طور مستقل به منظور کاوش دقیق مناطقی که در آن هنگام به وسیلهء رادار کاوش نمیشدند، به کار برد.

تصاویری از حسگر IRST (نصب شده در زیر دماغهء F-14A)

یکی از برترین رهگیریهایی که میتواند پاشنهء آشیل جنگنده - بمب افکنهای استیلت (رادارگریز) نظیر F-117 یا F/A-22 باشد، استفادهء جنگندهء رهگیر از سیستم IRST است. به وسیلهء این سامانهء رهگیری، جنگندهء استیلت، قادر به دانستن اینکه در حال رهگیری است نمیشود، سپس جنگندهء رهگیری کننده، میتواند با موشکهای یکپارچه شده با این سیستم، اقدام به شلیک موشک گرمایاب و سرنگونی جنگندهء رادار گریز دشمن نماید.

IRST چه زمان به کار می‏رود؟سیستم جستجو و ردگیری مادون قرمز بسیار پیشرفتهء IRST، به ویژه برای کشف موشکهای دوربرد کروز یا زمین به زمین مجهز به موتور راکتی، و هدفهای با پسسوز روشن و ارتفاع بالا (نظیر میگهای25 و 31 و هواپیماهای جاسوسی SR-71)، یا در مواقعی که به کارگیری رادار از نظر تاکتیکی، غیرعقلانی باشد و باعث شناسایی F-14 توسط دشمن گردد، یا به دلیل وجود اقدامات الکترونیکی (ECM) سنگین، ناممکن گردد، بسیار مفید است.

ردگیری زاویه
ای با IRST، بسیار بسیار دقیقتر از رادار انجام میشود، این موضوع، بارها در طول جنگ و تمرینات مختلف نیروی دریایی ایالات متحده ثابت شده است. با استفاده از این سامانه، ارتفاع هدف نسبت به تامکت، سمت هدف نسبت به تامکت و سرعت نزدیک شدن هدف به تامکت را بسیار بهتر و دقیق‏تر از رادار میتوان بدست آورد.

دقت فوق العادهء سیستم
IRST تعبیه شده در F-14A، آن قدر بالاست که امکان شلیک موشکهایی نظیر AIM-9P2 یا R550 را فراهم میآورد. (بنا بر برخی گزارشات، تامکتهای ایران، قادر به شلیک موشکهای ماترا R550 و ویمپل R-73 میباشند)


کابین خلبان در F-14A



 

 

کابین RIO در F-14D 

 


کابین RIO در F-14A


(واقعن آموزش و کسب مهارت کار با این همه آلات سیستم کامپیوتری، بسیار دشوار و زمان بر است) 



TCS: مجموعهء دوربین تلویزیونی بسیار پیشرفته (Television Camera Set)
این مجموعه، یک دوربین تلویزیونی بسیار پیشرفته و دقیق به کار رفته در F-14 میباشد. واحد TCS یک سنجشگر پیشرفتهء الکترواپتیکالی و در واقع تلکسوپی بسیار دوربرد برای خلبان تامکت است که وی را قادر میسازد تا یک هدف پرندهء دشمن (به ویژه هواپیماهای رادارگریز نظیر F-117 یا F/A-22) را به طور زود هنگام و به صورت چشمی، یافته و شناسایی نماید.

این سیستم از طریق یک سیستم تلویزیونی مداربستهء یکپارچه شده، عمل مینماید. در مجموعهء TCS، دو دوربین پرقدرت جداگانه برای دو حالت مختلف، مورد استفاده قرار میگیرد: دوربین زاویه باز (Wide Angle) برای کسب هدف هوایی، و دوربین بزرگنمایی (Close Up) برای شناسایی دقیق هدف.

عدسی مجموعهء TCS

مجموعهء TCS به طور معمول وابسته به رادار پرقدرت AWG-9 بوده و با آن هماهنگ است؛ یعنی هر دو در هر زمان به یک سو متوجه میشوند و به طور خودکار روی نخستین هدف هوایی کسب شده، قفل میکند. افسر رهگیری کابین عقب (RIO)، همچنین میتواند به طور دستی، کنترل واحد را در حالت شناسایی هدف در اختیار بگیرد و سمت توجه عدسیهای را با یک جویاستیک، تغییر دهد و تصویر بدست آمده توسط TCS را میتواند روی صفحهء رادار مشاهده نماید.

 

جوی استیک افسر رادار در این تصویر به خوبی مشخص است

 

 

رادارهای AWG-9 و APG-71

سامانه‏های AN/AWG-9 و AN/APG-71، رادارهایی چندحالته محسوب می‏شوند که توسط کارخانجات هواپیماسازی هیوز (Hughes Aircraft) جهت شکاری - رهگیرهای اف14 نیروی دریایی ایالات متحده و همچنین نیروی هوایی شاهنشاهی ایران طراحی و ساخته شدند.

 

این رادارها، در فرکانس X (حدود 7 تا 12.5 گیگاهرتز) کار می‎کردند و از نوع پالس - داپلر بودند. این رادارها به نحوی طراحی شده بودند که قادر باشند تا 24 تهدید هوایی را در فواصل بسیار دور تشخیص داده و ثبت نمایند؛ سپس حداکثر بر روی 6 هدف قفل کرده و در یک زمان، وضعیت پروازی تمامی اهداف را زیرنظر داشته باشند. (Track While Scan)

 

دو موشک AIM-54A Phoenix و AIM-7E-4 Sparrow (سلاح‏های اصلی جنگندهء F-14A)

 

این عملیات، تنها به وسیلهء موشکهای قابل انجام بود که درونشان یک جستجوگر فعال نصب گردیده شده بود. (نظیر موشک اسپارو)؛ بنابراین کارکرد رادار جهت استفاده از موشکهای بسیار دوربرد و گران‏قیمت فونیکس، بهینه‏سازی شده بود. این عملکرد ویژه، منحصرن جهت سرنگونی بمب‏افکن‎های سنگین توسط تامکت تعبیه گردیده بود. هرچند این کارکرد تامکت، هیچگاه جامهء عمل به خود نگرفت و این جنگنده تنها به خدمت نیروی دریایی ایالات متحده درآمد. تامکت به ندرت بیش از یک یا دو موشک فونیکس را بارگذاری کرد، هرچند در صورت لزوم قادر به بارگذاری کامل موشکهای فونیکس بود.

 

هر دو سیستم رادار AWG-9 و APG-71 توسط کارخانجات هواپیماسازی هیوز طراحی و ساخته شدند، این کمپانی، امروزه تحت مالکیت شرکت Raytheon درآمده است.

 

نمایشگر تاکتیکی TID جنگندهء F-14A در کابین RIO 

Tactical Information Display

 

AN/AWG-9

سامانهء AWG-9 در اواخر دههء 1960 جهت نصب بر روی شکاری F-111B طراحی و ساخته گردید، اما با لغو پرژوهء ساخت F-111B توسط نیروی دریایی، این سامانه به جنگندهء F-14A منتقل گردید. این سیستم رادار، به یک فرستندهء بسیار پرقدرت مجهز است تا تاکنون در هیچ جنگنده‏ای نصب نشده است، و بدین جهت تامکت قادر می‎شود به راحتی اهداف پرنده را فاصلهء 100 مایلی (160 کیلومتری) تشخیص دهد. پردازشگر آنالوگ بسیار پیشرفتهء AWG-9، تأثیرات داپلر منعکس شده را تحلیل کرده تا بتواند شتاب و جهت حرکت هدف مورد نظر را به طور دقیق تشخیص دهد. این قابلیت فوق‏العاده، به تامکت امکان می‏دهد تا اهداف ثابت روی زمین یا اهداف نزدیک سطح دریا که به واسطهء نزدیک بودن به سطح دریا، شناسایی آنها با اغتشاش همراه است، و همچنین اهداف بسیار کوچک یا اهداف پرندهء بسیار کم‏ارتفاع را به طور دقیق شناسایی نماید.

 

برد اصلی انجام دهندهء پردازشگر اطلاعات مجهز به پردازندهء Intel 8080 در رادار AWG-9 

 

سیستم رهگیری به هنگام جستجو (Track While Scan)، چگونه کار می‎کند؟

قابلیت رهگیری به هنگام جستجوی تعبیه شده در AWG-9، به وسیلهء پردازشگر 8 بیتی Intel 8080 فراهم می‏‎گردد. این پردازشگر، به نحوی طراحی شده است تا کدهای برنامه‏ریزی شدهء اسمبلی 8 بیتی را اجرا نماید.

 

به طور معمول، یک جنگندهء شکاری، اهداف خود را به هنگام کارکرد رادار در حالت پالس (Pulse mode) پیدا می‎کند و یک نمود گرافیکی از هدف یافت شده را بر روی صفحهء رادار آشکار می‎سازد. سپس خلبان جنگنده، کلید وضعیت کارکرد رادار را به حالت کنترل آتش رادار (fire-control radar)، تغییر وضعیت می‏‎دهد که اساس کار آن بر پایهء پیوستگی امواج دریافتی توسط رادار می‎باشد. (continuous-wave radar) این امر به رادار امکان شلیک موشکهای نیمه‏فعال راداری نظیر اسپارو را می‏دهد. نقص عمدهء این روش آن است که جنگندهء شلیک کنندهء موشک، هم‏زمان تنها به یک هدف می‏تواند شلیک نماید؛ ضمن اینکه جنگندهء مقابل که در مسیر موشک قفل شده قرار گرفته است، از طریق سیستم گیرندهء اخطار راداری (radar warning receiver) از خطر آگاه می‎شود.

 

روش رهگیری به هنگام جستجو (TWS) از یک ریزپردازنده (Intel 8080) جهت محاسبهء اطلاعات کسب شده به هنگام جستجوی هدف در حال پالس بهره می‏برد. موشک AIM-54 از این اطلاعات پردازش شده استفاده می‏کند و به هنگامی که هدف مورد نظر، در محدودهء هدف‏یابی فعال رادار درونی موشک فونیکس قرار می‏گیرد، موشک از سیستم ردگیری رادار درونی خود بهره‎مند می‎شود؛ در ضمن اینکه این اتفاقات رخ می‎دهند، رادار AWG-9 به عمل جستجوی سایر اهداف ادامه می‎دهد. هنگامی که خلبان هواپیمای هدف، از خطر حمله آگاه می‎شود، از حضور و موقعیت مکانی جنگندهء شلیک کننده که اف14 می‏‎باشد، هیچگاه آگاه نمی‏‎شود.

 

 

کاربران رادار AWG-9

کمپانی هیوز، تا قبل از سال 1978، تعداد زیادی از رادار AWG-9 را به همراه قطعات یدکی کافی جهت نگهداری 600 جنگندهء F-14A/B نیروی دریایی ایالات متحده و 78 فروند جنگندهء نیروی هوایی شاهنشاهی ایران آماده و تحویل نمود. تمامی سیستم‏های تحویل شدهء مربوط به شکاری تامکت در نیروی دریایی ایالات متحده، از خدمت خارج شده‏اند؛ وضعیت سیستم‏های موجود در ایران نیز نامعلوم است، اما اعتقاد بر این است که تعداد انگشت‎شماری از تامکتهای ایران هنوز در خدمت قرار دارند.

 

 

AN/APG-71

سامانهء APG-71، نمونه‏ای بهسازی شده از رادار AWG-9 در دههء 1980 می‏باشد که جهت نصب بر روی جنگنده‎های F-14D طراحی و ساخته شده است. این رادار، از تکنولوژی و برخی از قطعات عمومی طراحی شده جهت رادار APG-70 که در جنگندهء F-15E به کار گرفته شده است، بهره می‎برد. این رادار، به واسطهء بهره‏گیری از تکنولوژی دیجیتال، دارای سرعت پردازش بسیار بهتری می‏باشد، تغییر حالت کاری راداری بسیار انعطاف‏پذیر است، پارازیت و اغتشاش را به خوبی رد می‏کند، و برد کشف بیشتر نیز دارد.

 

سیستم رادار APG-71 دارای ویژگی حداقل پرتوافکنی جانبی می‎باشد. کاهش پرتوهای ساطع شدهء جانبی به وسیلهء یک کانال محفاظتی تعبیه شده و همچنین سیستم جستجوی زاویه‎‏ای تک‏پالس، همگی باعث شده‏اند رادار در برابر پخش پارازیت و اغتشاشات الکترونیکی دشمن بسیار مقاوم باشد.

 

سیستم رادار APG-71 دارای بردی فوق‏العاده برابر 460 مایل (740 کیلومتر) می‏باشد، اما با توجه به محدودیت ساخت اندازهء آنتن، این برد تنها به 230 مایل (370 کیلومتر) محدود گشته است. استفاده از داده‏های شبکه‏‎ای (datalinked data) اجازه می‏دهد دو یا چند جنگندهء F-14D از حداکثر برد کشف و شناسایی خود بهره بگیرند.

 

پیش از بازنشستگی جنگنده‏‎های اف-14، کمپانی هیوز تعداد کافی از رادار APG-71 را به همراه قطعات یدکی آن جهت نگهداری تعداد 55 فروند جنگندهء F-14D تحویل نیروی دریایی ایالات متحده داده بود. جنگندهء اف-14 تامکت، علارغم دارا بودن قوی‏ترین رادار تاریخ جنگنده‏های جهان، به تاریخ 22 سپتامبر 2006 از خدمت در نیروی دریایی ایالات متحده خارج شد و آخرین پرواز تامکت، به تاریخ 4 اکتبر سال 2006 انجام گرفت. آخرین یگان به کار گیرندهء تامکتها در نیروی دریایی ایالات متحده، اسکادران VF-31 بود.